سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قلم

او که پدر است

 یاد کودکی ام که مرا دستی پر از محبت بر سر است

 کی ز خاطر رود آنهمه خوبی از او که پدر است

 به دلم ترس و ناامیدی نبود با وجود مبارکش

 کنون تا جان در سینه دارم و بر سر، مرا او سرور است

 راه زندگانی داد نشانم به اندرز و عمل

 هم تحکم و هم مهرش مرا، از او در خاطر است

 مهر او در دل دارم، همیشه راه او در سر من

 نام و نشانم تا که هست باز از اوست که پدر است